loading...
داستان هاي مذهبی و قرآني
تبلیغات






elaheh solimani بازدید : 177 سه شنبه 28 اردیبهشت 1395 نظرات (0)

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم


 
(ﺯﻫﺮﻯ ) ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺯﻣﺎﻥِ (ﺍﻣﺎﻡ ﺳﺠﺎﺩ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ) ﻣﻰ ﮔﻔﺖ: (ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻳﻦ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﻳﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ) ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﮔﺮ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻭ ﺟﻨﺒﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﻴﻦ ﻣﻐﺮﺏ ﻭ ﻣﺸﺮﻕ، ﺑﻤﻴﺮﻧﺪ، ﻭﺣﺸﺖ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﻢ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﻰ ﻛﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﺪ. ﻭﻗﺘﻰ ﻛﻪ ﺣﻀﺮﺕ (ﺳﻮﺭﻩ ﺣﻤﺪ) ﺭﺍ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻳﻪ ﻣﺎﻟﻚ ﻳﻮﻡ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻟﻠّﻪ (ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﻛﺎﻣﻞ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺍﺳﺖ ). ﻣﻰ ﺭﺳﻴﺪ، ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﺭﺍ ﺁﻥ ﻗﺪﺭ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻣﻰ ﻓﺮﻣﻮﺩ، ﻛﻪ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ﻫﻮﺵ ﺑﺮﻭﺩ ﻭ ﺩﺍﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﻭﺩﺍﻉ ﮔﻮﻳﺪ.ﺧﻮﺷﺎ ﺩﺭﺩﻯ ﻛﻪ ﺩﺭﻣﺎﻧﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻰ ﺧﻮﺷﺎ ﺭﺍﻫﻰ ﻛﻪ ﭘﺎﻳﺎﻳﻨﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻰ ﺧﻮﺷﺎ ﭼﺸﻤﻰ! ﻛﻪ ﺭﺧﺴﺎﺭ ﺗﻮ ﺑﻴﻨﺪ ﺧﻮﺷﺎ ﻣﻠﻜﻰ! ﻛﻪ ﺳﻠﻄﺎﻧﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻰﺧﻮﺷﺎ ﺁﻥ ﺩﻝ! ﻛﻪ ﺩﻟﺪﺍﺭﺵ ﺗﻮ ﮔﺮﺩﻯ ﺧﻮﺷﺎ ﺟﺎﻧﻰ! ﻛﻪ ﺟﺎﻧﺎﻧﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻰ ﻫﻤﻪ ﺷﺎﺩﻯ ﻋﺸﺮﺕ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﻯ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﻬﻤﺎﻧﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻰ (ﻋﺮﺍﻗﻰ )
-داستان های سوره حمد

ﺯﺑﺪﺓ ﺍﻟﺘﻔﺎﺳﻴﺮ:


اللّهـُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیـِّــکَ الفَـــرَجَ

elaheh solimani بازدید : 107 سه شنبه 28 اردیبهشت 1395 نظرات (0)

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم


ﺍﺑﻮﺟﻬﻞ ﺧﻴﻠﻰ ﻟﺠﻮﺝ ﻭ ﻋﻨﻮﺩ ﺑﻮﺩ. ﻭﻗﺘﻰ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﻣﺴﻌﻮﺩ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﺳﻮﺭﻩ ﺍﻟﺮّﺣﻤﻦ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺸﺮﻛﻴﻦ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﺍﺑﻮﺟﻬﻞ ﭼﻨﺎﻥ ﺳﻴﻠﻰ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺯﺩ ﻛﻪ ﮔﻮﺵ ﺍﺑﻦ ﻣﺴﻌﻮﺩ ﭘﺎﺭﻩ ﺷﺪ. ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﺍﺑﻮﺟﻬﻞ ﺑﻪ ﭼﻨﮓ ﻣﺴﻠﻤﻴﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ (ﺹ) ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺮﺍﻳﻢ ﺧﺒﺮ ﺑﻴﺎﻭﺭﻳﺪ. ﺍﺑﻦ ﻣﺴﻌﻮﺩ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﻟﺤﻈﺎﺕ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺻﺤﺒﺖ ﻛﺮﺩ، ﻭﻟﻰ ﺍﻭ ﺑﺎﺯ ﻟﺠﺎﺟﺖ ﻛﺮﺩ. ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ (ﺹ) ﻭﻗﺘﻰ ﻟﺠﺎﺟﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺷﻨﻴﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻓﺮﻋﻮﻥ ﺍﻣﺖ ﻣﻦ ﻛﻔﺮﺵ ﺍﺯ ﻓﺮﻋﻮﻥ ﻣﻮﺳﻰ ﺷﺪﻳﺪﺗﺮ ﺑﻮﺩ

[ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﮔﻔﺘﺎﺭﻫﺎ، ﻣﺤﻤﺪ ﺭﺍﺟﻰ، ﺹ362 ]



اللّهـُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیـِّــکَ الفَـــرَجَ

elaheh solimani بازدید : 79 سه شنبه 28 اردیبهشت 1395 نظرات (0)

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

 

شیخ الرئیس چون سر آمد علمای آن زمان شد، فضلا طوق ارادت و اذعان کرده و در مجلس درس او حاضر می شدند.
بهمنیار یکی از فضلا و حکمای آن زمان بود، در درس شیخ حاضر شده شاگردی می نمود و از خواص مریدان شیخ بود، روزی بهمنیار به شیخ گفت : چرا ادعای نبوت نمی کنی و اگر این ادعا را بنمائی .
شاید علما با تو مخالفت ننمایند و علمای این زمان را، قدرت مناظره و بحث با تو نمی باشد.
شیخ الرئیس گفت : جواب تو را بعدا می دهم ؛پس شبی در همدان بهمنیار و شیخ در یک اطاق خوابیده بودند و زمستان بود و در همدان یخبندان و برف بود. پس مؤ ذن در وقت سحربه بالای گلدسته مسجد رفت ومشغول به ثنای خدای متعال شد؛شیخ به بهمنیار گفت :
برخیز و از بیرون خانه آب برایم بیاور.بهمنیار گفت : حالا که موقع خوردن آب نیست ، زیرا تازه از خواب بیدار شده اید؛ آب سرد در این موقع مضر به اعصاب عروق می باشد.
شیخ گفت : طبیب وحید عصر، من هستم و تو مرا از نوشیدن آب منع می کنی ؛در حالی که ضرورت آن را اقتضا می کند.
بهمنیار گفت : اکنون جواب مساءله قبل تو را درباره ادعای نبوت می گویم .
پس بدان که : پیامبر کسی است که چهارصد سال از بعثت او می گذرد نفس او چنان تاءثیری دارد که الان ، در وقت سحر، با شدت سرما در بالای گلدسته ثنای خدا می کنند و من هنوز در نزد تو حاضرم و تو از خواص اصحاب منی ؛به تو امر می کنم که شربت آبی به من بدهی ؛نفس من آن قدر تاءثیر ندارد که مرا اجابت کنی . پس چگونه ادعای پیامبری کنم

 

 قصص العلماء


اللّهـُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیـِّــکَ الفَـــرَجَ

elaheh solimani بازدید : 119 سه شنبه 28 اردیبهشت 1395 نظرات (0)

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

 

عثمان - بن عفان - غلامی را با کیسه رزی به نزد ابوذر، که - خداوند از او خوشنود باد! - فرستاد و به غلامی گفت : اگر از تو بپذیرد، آزادی . و چون غلام با کیسه به نزد ابوذر آمد و اصرار کرد و نپذیرفت ، به او گفت : آن را بپذیر! که آزادی من ، در این است . و ابوذر گفت : و بندگی من !

کشکول شیخ بهایی



اللّهـُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیـِّــکَ الفَـــرَجَ

elaheh solimani بازدید : 131 سه شنبه 28 اردیبهشت 1395 نظرات (0)

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

 

منصور عمار از رهگذری که سرای قاضی بغداد در آن بود عبور میکرد. در خانه باز بود. منصور جلو در ایستاد و بدرون منزل نظری افکند. دید سرائی است بس وسیع و مجلل . داخل منزل شد و تمام قسمتهای آنرا با دقت نگاه کرد. توجه منصور به اطاقهای مفروش ، ظروف عالی ، غلامان و خدمتگزاران متعدد جلب شد و حیرت زده آنهمه خودآرائی و تجمل را نگریست سپس آب وضو خواست . یکی از غلامان آفتابه بزرگی را پر کرد و نزد او برد. منصور در نقطه ای که قاضی بغداد میدید نشست و آغاز وضو نمود ولی دستها را از بازو شست و پاها را از زانو. قاضی گفت ای منصور این چه اسراف است که میکنی و چرا اینهمه آب را بهدر میدهی ؟ منصور گفت ای قاضی تو که زیاده روی در آب مباح را اسراف میخوانی درباره این سرا و بوستان با این همه تجمل و اسباب که خدا میداند پول آنها از کجا آمده است چه میگوئی ، آیا اسراف نیست ؟ تو که احتیاجاتت با یک منزل کوچک و دو خدمتگزار برآورده میشود چرا اینقدر زیاده روی میکنی و اینهمه و بال را بردوش میکشی ؟ قاضی از سخن منصور بخود آمد، از عیب اخلاقی خویش آگاه شد، زندگی آمیخته به اسراف را بر هم زد، و از آن پس روش معتدلی در پیش گرفت 


اللّهـُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیـِّــکَ الفَـــرَجَ

تعداد صفحات : 13

درباره ما
Profile Pic
فعالیت داشتن در فضای مجازی و پاک ماندن در آن ' تقوای دو چندان میخواهد. یادمان نرود گاهی با گناه به اندازه ی یک لایک فاصله داریم... یادمان نرود فضای مجازی هم "محضر خداست " نکند که شرمنده باشیم، امان از لحظه ی غفلت که فقط خدا شاهد است و بس...! گاهی روی مانیتور بچسبانیم "ورود شیطان ممنوع " مراقب دستی که کلیک میکند، چشمی که میبیند و گوشی که میشنود باشیم... و بدانیم و آگاه باشیم که خدا هم یک کاربر "همیشه آنلاین "است.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    آیا حاضر هستید در صورت بروز سانحه مرگبار برای شما ، اعضای بدنتان اهدا شود؟
    صفحات جداگانه
  • خاطرات حجت الاسلام محسن قرائتی
  • داستان امام خمینی(ره)
  • داستان های حضرت رقیه (س)
  • داستان مقام و منزلت امیرکبیر
  • گالری تصاویر امام علی (ع)
  • داستانهای دینی
  • داستان های قرانی
  • گالری تصاویر حضرت محمد (ص )
  • گالری تصاویر عشق و احساس
  • حضرت محمد که بود؟
  • حکایت معراج حضرت محمد
  • پنج حدیث درباره ی زندگی
  • تفسیر کوتاه سوره محمد
  • راهنمایی های پیامبر در حجة الوداع
  • نام های قرآنی پیامبر
  • تبديل قبله از بيت المقدس به سوى مسجدالحرام
  • بوسيدن ضريح - خاک بر سر وهابي ها
  • داستان های پندآموز (1)
  • داستان های پندآموز (2 )
  • داستان های پیامبر اکرم(صل الله علیه واله) (1)
  • داستان های پیامبر اکرم(صل الله علیه واله) (2)
  • داستان شهدا
  • داستان شهید محمد رضا شفیعی
  • داستان عبدالعظیم حسنی
  • داستان حضرت آيت الله كشميري
  • داستان احترام به والدین
  • داستان عمّار یاسر
  • داستان های عذاب برزخى
  • داستان زن زناکار
  • داستانی از زمخشری
  • داستانهای حضرت زینب (علیهم السلام)
  • داستان های حضرت ابراهیم علیه السلام
  • داستان های حضرت موسی علیه السلام
  • داستان های حضرت عیسى علیه السلام
  • داستان زندگی حضرت ایوب(ع)
  • داستان های حضرت سلیمان علیه السلام
  • داستان های لقمان حکیم
  • داستان های پادشاهان
  • داستان های نماز
  • داستان های دفاع مقدس
  • داستان علما:
  • لوگوی همسنگران
    شیعه آرت
    مدينه فاضله
    ثامن تم
    پایگاه اینترنتی مقتدر مظلوم
    گل نرگس
    برتر بین
    مصلحبه نام خدا ، بياد خدا ، براي خدا

    وب سایت توصیه شده
    تبادل لینگ
     تبادل لینک رایگان و افزایش رتبه در گوگل  



     فولدر 98

    آمار سایت
  • کل مطالب : 185
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 45
  • آی پی دیروز : 27
  • بازدید امروز : 361
  • باردید دیروز : 33
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 663
  • بازدید ماه : 1,819
  • بازدید سال : 7,497
  • بازدید کلی : 79,704